عقاید یک دلقک

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جالب» ثبت شده است.

در این شب تاریک، سایه‌ها در گوشه و کنار اتاق می‌خزند و زمزمه‌های نامفهومی از دیوارها برخاسته است. من، در میان این همهمه، تنها نشسته‌ام و قلم به دست، داستانی را رقم می‌زنم که از اعماق وجودم برمی‌خیزد. داستانی از دلتنگی‌ها و ترس‌هایی که مانند سایه‌ای سنگین بر دوشم سنگینی می‌کنند. هر کلمه‌ای که بر کاغذ می‌نشیند، بازتابی است از نبرد درونی‌ام با خودم، با جهانی که هر روز بیگانه‌تر می‌شود.


شب‌ها، وقتی سکوت مطلق است و تنها صدای نفس‌های خودم را می‌شنوم، احساس می‌کنم که نویسندگی تنها راه فرار من از این دنیای پریشان است. اما گاهی، حتی کلمات هم در برابر این هراس عمیق، ناتوان می‌مانند. این نوشته‌ها، این داستان‌های مرموز و ترسناک، شاید تنها راهی باشند که می‌توانم از طریق آن‌ها با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنم. شاید این کلمات، پلی باشند بین من و کسانی که در تاریکی‌های خودشان گم شده‌اند.


من، در این اتاق کوچک و خفقان‌آور، می‌نویسم تا شاید بتوانم از این زندان روحی رهایی یابم. می‌نویسم تا شاید بتوانم به خودم و دیگران ثابت کنم که هنوز زنده‌ام، هنوز می‌توانم احساس کنم، هنوز می‌توانم بترسم و بلرزم. و در این لرزش‌ها، شاید بتوانم معنایی تازه برای وجود خودم بیابم.


این داستان‌ها، این خلقیات مرموز، نه تنها بیانگر ترس‌های من هستند، بلکه نمادی از جستجوی بی‌پایان بشر برای یافتن معنا در این جهان پیچیده‌اند. هر جمله‌ای که می‌نویسم، هر داستانی که خلق می‌کنم، یک قدم دیگر است در این مسیر طولانی و دشوار. و شاید، فقط شاید، در انتهای این مسیر، نوری باشد که منتظر رسیدن من است. اما تا آن زمان، من در تاریکی می‌نویسم، در تاریکی می‌جنگم، در تاریکی زندگی می‌کنم. و این تاریکی، همانند دوستی قدیمی، همراه همیشگی من است.


۰ ۰

لطفاً آدم امنی باشین!

برای عشق، برای رفاقت، برای زندگی ادما

به آدما حس امنیت بدین؛

مراقب تصوری که ازتون دارن باشید؛ مراقب اعتبارتون توی قلب و ذهن آدما باشید.

بذر بدبینی رو تو دل آدما نکارید، خوب باشید؛

خوب بودن و موندن سخته،

قلب آدما مهم ترین داراییه که دارن پس مراقب قلب آدما باشید.

کاری نکنید آرامش روح کسی تو این دنیا توسط شما سلب بشه.

شما میون این همه تاریکی نور زندگی آدما باشید

۲ ۰

من یاد گرفتم که
به جای ناراحت بودن، توضیح دادن، دلیل آوردن و بحث کردن با آدمایی که میخوان از زندگیم برن، یک بار برای آخرین بار بغلشون کنم و بگم:
ممنون بابت خاطره های خوب و بدی که برام ساختی، وقتی که باهام گذروندی و چیزای مختلفی که بهم یاد دادی..
بعدم با لبخند براشون دست تکون بدم و بگم :
“به سلامت”
چون زندگی بهم ثابت کرده که آدما اگر بخوان بمونن حتی اگر هزار تا دلیل برای رفتن داشته باشن، بهانه‌ واسه موندن رو پیدا میکنن!!

۰ ۰

تا لب با لب پُرم ؛ پرم از سرو صدا ، از آدما، افکار بیهوده، خاطرات دفن نشده، از رد گذشته، بی اعصابی، از خستگی از روح افسردم، از تیکه های شکسته قلبم،از احساسات سرکوب شده، از کودکی پریشونم، از جسم شکست خوردم، از کمبود هام ، از تنفر ، از خشم ، از غم ، پرم از لحظات زندگی نکرده اینقدری که از خودم پرم که یهو دیدی خودمو آوردم بالا.. حقیقتشو بخوای روحم این همه زخم باز روی تنم رو نمیکشه دیگه کشش ادامه با این همه خون رو ندارم. انگاری یه آهنگ بیکلام تموم نشده ام، روحم هیچ خودمم دیگه نمیکشم فقط یه امید نا امید ازم مونده.

۱ ۰

دیدین هی میپرسن انتخاب شما بین کسی که دوسش دارین و کسی که دوستون داره، کدومه؟

به‌نظر من انتخاب معنی نداره

آدمی که یکیو دوست داره انتخابشم کرده و تا وقتی اونو داره حتی تو دو راهی انتخاب کس دیگه گیر نمیکنه.

و اینکه آدم فقط زمانی به دوست داشته شدن پناه میبره که کسی که دوست داشت رو از دست بده

۲ ۰

وقتی می‌شنوم دلقک‌هایی وجود دارند که سی‌سال تمام یک برنامه را اجرا می‌کنند چنان وحشتی قلبم را می‌گیرد که گویی محکوم به خوردن یک گونی آرد با قاشق شده‌ام.

۱ ۰